دلم میخواد

دلم میخواد صبور باشم

دلم میخواد تمام احساسات تلخ گذشته رو فراموش کنم

دلم میخواد فقط گریه کنم شاید از این احساسات بد خودمو جدا کنم

خسته شدم حس میکنم واسه هیچ کس ارزشی ندارم

من خواستم بقیه کامل عشق بورزم

اما عشق ورزیدن واسه من فایده ای نداره

آدمای اطرافم بهم عشق نمیورزن

اونا درکم نمیکنن

منو ب کس دیگه ترجیح نمیدن

منم میخوام سرد بشم

 بی خیال همه

 وقتی عشق  میورزی

کسی به خودش زحمت نمیده بهت عشق بورزه

 این دفعه خیلی سخت بود

 کاش

کاش

هزار بار خواستم اما نشد

ولی وقتی از همه ناامید میشی خدا بهت عشق میورزه

 خدای من! من تنهام خیلی زیاد پس منو تنها نزار

فکر کردم شاید مهربونی راهش باشه گذشت

 اما اینا قلب خودممو شکستن

میخوام بجای صفت  واقعا مهربونی معرفتمو بالا ببرم واسه کسی ک برام مایه میزاره

خدایا از همه خسته شدم

 این روزا مثل این بود ک قلبم مثه ی مشت خاکه که زیر دست کوزه گر داره ورز میاد



واسه روز ولنتاینت دو ستاره تقدیمت میکنم

یه ستاره پربوسه که دلم بی تو نپوسه

 یه ستاره پر امید واسه هر کس که تو رو دید

ولنتاینت مبارک

     

  valentine     

v           victor of love

a                 adoring u

l                      love  u

e        every thing 4u

n                   need  u

t            thinking of u


i               i miss u

n          nothing but u

 

از خودمم بدم اومد

از خودم بدم اومد

 چرا باید این همه با کسی که باهام این طوری رفتار میکنه فاصله بگیرم باهاش تا کنم

 اون که باهام مهربونه

 ولی من همش مماخشو یه جورایی میسوزنم

 سعی میکنم ازش فاصله بگیرم

 اما خودش حتی به بهای ضایع شدن خودش حاضره هر کاری بکنه

 حالا نه هر کاری

 ولی دیگه باهاش بد تا کردم

 فکر کردم شاید اگه باهاش بد تا کنم

ازم بدش بیاد

 ازم قاصله بگیره اما

 انگار نمیشه آدم بشو نیست

 من چیکارش کنم

 فکر کردم اگه این جوری باهاش تا کنم بهتر باشه

 بیخیالم میشه نمیدونستم بیشتر بهم علاقمند میشه

 دوست دارم تو جشن نباشم

 لااقل این دفعه رو

 حوصله سو تفاهمای مزخرفو ندارم

 دوست دارم این دفعه فرار کنم جایی که

 همشه ازش فرار میکردم

 خدایا کمکم کن

منو ببخش اگه دربرابرش بی اخلاقم

 نمیتونم تحمل کنم

 که دوسم داشته باشه

 هیچ وقت حتی تو تنهاییامم بهش فکر نکردم

تا دلبستش بشم

 ولی فکر نمیکنم اون مثل من فکر کنه

 توکل بر تو خدا جوونم

 از فردا میترسم

 عصبیم

نگرانم

 به تناقض برخوردمم

 دارم دیوونه میشم

 ولی من هر تصمیمی میگیرم سرش میمونم

خدایا کمکم کن

عشق من

روح الهی در انسان چون آبی  که در دل زمین است حضور دارد اما انسان این حقیقت را نمی داند پس بدنبال سایه ها می رود و آنها را عشق واقعی تصور می کند رنج انسان زمانی پایان می یابد که تشخیص دهد خود او عشق است.