خدایا!
الان فهمیدم که هنوز چقدر بچه ام..
من تو ضمیر ناخودآگاه چیزایی رو دوست دارم داشته باشم که
.....
از طرفی بهشون شک و تردید دارم...
از یک طرف میخوام و از یک طرف هم نمی خوام... خدای مهربونم کمکم کن!!!!
چقدر کودکانه فکر می کنم..
خدایا چی کار کنم؟!!!
شاید بخاطر اینه که خودمو لایق چیزای بالاتر نمی دونم
شاید دوس دارم یکم بد باشم
همه این شیطنتهام
خدایا همه چیزمو به تو میسپارم
صدای قلبم
صدای ذهنم
یک نفردر درونم فریاد میزنه
من هنوز تو رویای کوکانه ی ساخته شده ی خودمم
خدایا کمکم کن که میخوام پاکش کنم همین الان
اما نمیشه
هر وقت که میخوام پاکش کنم
یک نیروی قوی که حتی خودمم بهش بها میده
از راه میرسه بله
از این بهتر نمیشه
چیکارش کنم
آیا بپذیرمش
یعنی تسلیم بشم!
یا باهاش مبارزه کنم؟!!
ولی
خب درونمه دیگه دوسش داره
نمیزاره از این حماقت در بیام
ولی اینو مطمئنم خدا جوون که تو از من به من مهربون تری..
خیالم راحته.. پس دوباره بر تو توکل می کنم... توکل بر تو...
سلام جیگر.....با چه اسمی بلینکمت؟؟؟؟راستی تو لینکام یه لینک به اسم بزرگترین وب دخترونه یه سر بزن باحاله.....اون وب قدیمیت رو پاک کنم؟؟؟؟
.
.
.
.
بوس بوس عزیزم
سلام بلا.. با اسم فریال بلینک قبلیم بزار باشه... وندا چرا نمیشه رو لینکات کلیک کرد ...حتی نظراتتم باز نمیشه نکنه تو هم مثه فریبا برای نظراتت هم قالب انتخاب کردی؟؟؟؟ من چی کار کنم با تو کمتر از ۲ ساعت دیگه باید برم.... لپ تابمو مم نمیبرم...